🔹اگر در گفتوگو جملهها را بیشتر با «تو» شروع میکنید، یک درخواست را بارها و بارها تکرار میکنید اما کمتر نتیجه میگیرید، اگر احساس درونیتان این است که «این بچه حرفهای من رو نمیشنوه»، به احتمال زیاد به دام غر زدن افتادهاید و بهتر است هر چه سریعتر هم خودتان را نجات دهید، هم فرزندتان را. غر زدن هم گوینده را خسته و ناامید میکند، هم شنونده را و در نهایت هر دو کلافه و فراری از هم، بدون اینکه هیچ راه حل عملی و به درد بخوری عایدشان شده باشد، صحنه را ترک میکنند.
🔹یکی از مهمترین دلایل غر زدن، نه فقط در رابطه والدین با نوجوانها، که در تمام روابط انسانی اشاره به خطا و اشتباهی است که غر زننده را آزار میدهد، اما فرد یا افراد مقابل آن را نمیبینند و متوجه احساسات نامطلوب طرف مقابل نیستند. هرچند گوینده میخواهد میزان ناراحتیاش را نشان دهد، اما به دلیل روشی که انتخاب کرده نهتنها درک نمیشود، که با احساس سنگینتری گفتوگو را پایان یافته و بینتیجه میبیند.
🔹نگرانی بابت از دست رفتن کنترل یکی دیگر از عوامل غر زدن است. نوجوانی با نگرانی والدین درباره رفت و آمد، روابط دوستانه و عاطفی، سیگار، مصرف الکل، درس و دانشگاه و دهها موضوع دیگر همراه است. پیش از نوجوانی، فرزند کوچکشان برای رفع کوچکترین نیازها به مادر و پدر وابسته بود و همه چیز تحت کنترل والدین قرار داشت؛ حالا فرزند علم استقلال بلند کرده و میخواهد رشتههای وابستگی را یک به یک قطع کند. طبیعی است که این تغییر هم برای والدین سخت است و هم برای نوجوان. معمولاً اولین واکنشها به چنین تغییری هم به شکل غر زدن بروز میکند.
🔹کلید تغییر غر به یک درخواست معمولی، تغییر جملههایی که است که با «تو» شروع میشوند. سعی کنید برای بیان منظورتان از جملههایی استفاده کنید که با «من» شروع میشوند.
🔹راه حل دیگر این است که به جای تکرار درخواستتان، این سؤال را مطرح کنید «دوست دارم بدونم چی باعث میشه به این درخواست من بیتوجه باشی؟» جوابهای نوجوان را بشنوید و با هم راه حلی پیدا کنید که نظر هر دوی شما را تأمین میکند.
🔹راه حل بعدی پرسیدن این سؤال از خودتان است: این موضوع واقعاً اونقدر ارزش اصرار و پافشاری داره؟ ببینید درخواست شما چه اثر رفتاری و تربیتیای دارد؟ مثلاً اگر فرزند شما اتاق خوابش را مطابق استانداردهای شما مرتب نکند و شیوه خودش برای سر و سامان دادن به لباسها و وسایلش را داشته باشد، چه اتفاقی میافتد؟! مطمئن شوید چیزی که روی آن اصرار میکنید ارزش تربیتی دارد یا برآمده از تمایل شما به کنترل امور است. به خاطر بیاورید که کنترل کردن همه چیز «غیر ممکن» است.
🔹پیشنهاد آخر تصمیمگیری و برنامهریزی مشترک با نوجوان است. با مشارکت فرزندتان، برنامه و ساختاری درباره موضوعات محل اختلاف وضع کنید. مثلاً اگر به هم ریختگی اتاق محل اختلاف است برای آن برنامه بریزید؛ اینکه شامل چه کارهایی میشود، چهقدر وقت میگیرد و خودش میخواهد این کارها را چه وقت از روز یا هفته انجام دهد. اجازه دهید جزئیات برنامه را خودش تعیین کند و احساس آزادی عمل داشته باشد. در نهایت برای تخطی از برنامه هزینهای مثل کم شدن مقرری ماهانه یا تغییر در برنامههای تفریحی در نظر بگیرید. این باعث میشود به جای گفتن اینکه «باز اتاقت به هم ریختهس و تو درست بشو نیستی!» هزینه نامرتب ماندن اتاق را لحاظ کنید.