همه ما میدانیم که دیسیپلین و انضباط در پرورش بچههای سالم اهمیت زیادی دارد، اما کودکان حساس را که نسبت به سایر کودکان همه چیز را عمیقتر حس میکنند چگونه باید تربیت کنیم؟
تربیت بچههای حساس
حساس بودن هیچ ایرادی ندارد. در واقع یک کودک حساس میتواند یکی از مهربانترین و دلسوزترین بچههایی باشد که میبینید. اما بزرگ کردن یک بچه حساس برای شما به عنوان پدر و مادر چالشهایی دارد.
بچههایی که روحیهای حساس دارند به راحتی آشفته میشوند، زود به گریه میافتند، زود مضطرب میشوند و خلاصه اینکه نسبت به بچههای دیگر، خیلی بیشتر نیاز به اطمینان خاطر و حمایت دارند.
بعضی از بچههای حساس، از نظر هیجانی و عاطفی چندان حساس نیستند، اما نسبت به هر چیز فیزیکی که حسهایشان را برانگیحته کند، حساسند؛ صداهای بلند، نورهای شدید و درخشان و یا پارچههایی با بافت خاص میتوانند واکنش شدیدشان را دربرداشته باشند. این بچهها ممکن است از جمعیت و همچنین از هر گونه تغییری هراس داشته باشند.
خیلیها تصور میکنند تنها ویژگی بچههای حساس این است که خجالتی هستند اما واقعیت بیشتر از اینهاست! بچههای حساس هر حس و هیجانی را بسیار عمیق و شدید حس میکنند. یعنی بیشتر مواقع هیجان زده میشوند، بیش از حد خشمگین میشوند و خیلی بیشتر از دیگران دچار ترس و واهمه میشوند. به دلیل همین شرایط نیز این بچهها برای امتحان کردن چیزهای جدید، دچار تردید میشوند و خیلی زود هم ممکن است خسته و فرسوده شوند چون مدام با چالشهایی درگیرند. کودکان حساس در تعاملات خود با بچههای دیگر اغلب رنج میبرند زیرا توسط آنها «لوس» خطاب میشوند چون زود اشکشان درمیآید.
سخت گیری و روشهای جدیتر ممکن است برای بعضی از بچهها خوب و مفید باشد و نتیجه بدهد اما در مورد بچههای حساس، این شیوهها موجب مشکلات بیشتر خواهد شد. بنابراین باید راههایی برای تربیت و هدایت کودک حساستان پیدا کنید که در دنیایی که به اندازهی او حساس نیست، حضور بهتر و راحتتری داشته باشد.
قبول کنید که کودک شما حساس است
اگر کودک شما حساس است سعی نکنید خلق و خوی او را تغییر دهید. به جای اینکه فرزندتان را ضعیف و بیدست و پا بدانید، روی نقاط قوت و استعدادهایش متمرکز شوید. بدانید چیزی که ممکن است برای یک بچهی دیگر راحت و عادی باشد، میتواند برای کودک حساس شما، سخت و دشوار باشد. بنابراین به جای اینکه او را از تجربیات حسیاش منع کنید، به او یاد بدهید به روشی مناسبتر و قابل قبولتر از نظر اجتماع، با هیجانات و احساساتش برخورد کند.
زمانی که خسته میشوید و آرزو میکنید کاش فرزندتان کمتر حساس بود یادتان باشد که همین حساسیت است که اغلب باعث میشود این گونه بچهها بسیار دلسوزتر و بامحبتتر و باملاحظهتر از سایرین باشند.
زمان استراحت و آرامش بیشتری برایش فراهم کنید
بچههای حساس در میان شلوغی، هیاهو و سر و صدا، نورهای زیاد و محیطهای بههم ریخته به راحتی پریشان و آزرده میشوند. بنابراین سعی کنید فرزندتان تا حد ممکن در چنین شرایطی قرار نگیرد. در خانه برای او گوشهای آرام و راحت در نظر بگیرید تا به فعالیتهای دوست داشتنی و ساکتش بپردازد، مثلا نقاشی و رنگ آمیزی، گوش دادن به موسیقی آرامشبخش و یا مطالعه. همچنین کودکتان را تشویق کنید و به او یاد بدهید هر وقت خسته یا پریشان شد به این فعالیتها مشغول شود. زمان استراحت و آرامش به فرزند حساس شما کمک میکند شارژ شود.
حد و مرز مشخص کنید
هر چند ممکن است وسوسه شوید قوانین را شُل بگیرید تا کودک حساستان ناراحت و آزرده نشود، اما مدام استثنا قائل شدن در مورد اصول و قوانین، در بلند مدت کمکی به شما نخواهد کرد و حتی عوارضی هم ممکن است داشته باشد. مثلا شاید در برابر رفتار نادرست فرزندتان به راحتی کوتاه بیایید و آن را نادیده بگیرید تا آرامش را حفظ کنید. اما در عین حال که انعطاف پذیر بودن لازمه تربیت بچههاست، فراموش نکنید که نظم و دیسیپلین کمک میکند به کودکتان یاد بدهید چگونه در آینده بزرگسالی بامسئولیت بشود.
اگر دیسیپلین شما خیلی ساده و سهل گیرانه باشد، فرزندتان برای مواجهه با چالشهای زندگیاش آماده و آزموده نخواهد شد. اگر از قوانین انضباطی که برای بچههای کمتر حساس استفاده میشود، در مورد کودک حساستان صرفنظر کنید، فرصت یاد گرفتن و رشد کردن توسط تجربه کردن عواقب کارها و رفتارهایش را از او خواهید گرفت.
تلاشهایش را تحسین کنید
بچههای حساس زیاد به تحسین و تشویق نیاز دارند، پس باید تلاشها و رفتارهای مثبت کودکتان را تحسین کنید، حتی اگر موفق نشده باشد. اما یک نکته ریز اینجا وجود دارد: بچههایی که زیاد و بابت هر کار کوچکی تشویق میشوند معمولا نسبت به بچههایی که هوشمندانهتر و کمتر تشویق میشوند، اعتماد بنفس پایینتری دارند. اگر کودک حساستان را بابت انجام کاری که انتظار میرود بچههای کمتر حساس به راحتی و به طور طبیعی انجام بدهند، تشویق و تحسین کنید، روی او تاثیری غیر از آنچه هدفتان است خواهد گذاشت. نکته اینجاست که باید تلاشهای فرزندتان را تحسین کنید، نه نتایج تلاشهایش را.
مثلا میتوانید بگویید: «خیلی خوشم میآید میبینم تو داری برای فهم و حل مسائل ریاضیت اینهمه تلاش میکنی.» آشکارا نشان دهید که تلاش کردن و سخت کوشی، ارزش تشویق و تحسین شدن دارد، حتی اگر در پایان نتیجه کامل به دست نیاید.
همچنین خیلی مهم است که وقتی کودک شما حقیقت را میگوید تحسینش کنید. کودکان حساس معمولا تمایل دارند برای خلاص شدن از دردسر، دروغ بگویند. بنابراین کودکتان را بابت روراست بودن و گفتن حقیقت تشویق کنید و به او پاداش بدهید، مخصوصا اگر صداقتش به نفعش تمام نشده است.
همانطور که پیشتر گفتیم، بچههای حساس اغلب بسیار مهربان و باملاحظهاند. پس هر وقت نسبت به دیگران ابراز همدلی و محبت میکند نیز باید تشویقش کنید.
واکنش و بیانتان را تغییر دهید
بچههای حساس گاهی اگر دچار مشکل و دردسری شوند، احساس بدی پیدا میکنند، پس با تغییر بیان و کلماتتان میتوانید او را تشویق کنید به جای احساس بد و ناامید شدن، کارش را درست انجام بدهد. مثلا به جای اینکه بگویید: «تا تمام غذاتو نخوری نمیتونی دسر بخوری!»، بگویید: «اگر شامتو کامل بخوری میتونی دسر هم بخوری!».
یک سیستم پاداش دهی درست کنید تا به کودکتان کمک کنید با چالشهایش روبرو شود و رفتارش را تغییر دهد. فقط یادتان باشد که یک کودک حساس گاهی اگر پاداش و جایزه نگیرد، واقعا ممکن است احساس بدی پیدا کند. پس با جملاتی مثل «میتونی فردا دوباره تلاشت را بکنی» او را کمک کنید.
اگر با کودکی حساس زندگی میکنید حتما وقت بگذارید و به شیوههای گوناگونی فکر کنید که میتوانید با تغییر بیانتان، شرایطی را که کودکتان در آن گرفتار شده تغییر دهید. اصلاح و تغییر تکنیکها یک راه بسیار خوب برای بزرگسالان است تا از استرس حاکم بر زندگی و خانواده بکاهند. در این تغییر و بازبینیها قرار نیست کودک شما یا موقعیتها تغییر کنند، بلکه این عکس العمل شماست که تغییر میکند. در مورد بچههای حساس، شیوهی انتخاب و بیان واژهها، میتواند متنوع و تاثیرگزار باشد.
به او یاد دهید چگونه احساسش را بیان کند
بچههای حساس باید یاد بگیرند چگونه احساساتشان را ابراز کنند و همچنین به فراگرفتن روشهای مناسبی برای کنترل این احساسات نیاز دارند. به کودک حساستان آموزش بدهید چطور احساسات ناخوشایندش را بشناسد و به شیوهای قابل قبولتر با آنها برخورد کند.
بچههای حساس معمولا به پدر و مادر خود نشان میدهند که نسبت به رفتارهای آنها چه احساسی دارند. به فرزندتان یاد بدهید چگونه از کلمات برای بیان احساساتش استفاده کند. هر چه ارتباط بیشتر و موثرتری با کودکتان برقرار کنید، فهم و درک احساسات او نیز برایتان سادهتر خواهد شد.
مهارتهای حل مسئله را به او بیاموزید
مهارتهای حل مسئله میتوانند زندگی روزمره یک کودک حساس را به شدت تحت تاثیر قرار دهند. به کودک خود یاد بدهید چگونه قدم به قدم برای حل مسائلش جلو برود و چگونه آرامش و تمرکز خود را حفظ کند. این کار کمکش میکند با اعتماد بنفس ار توانمندیهایش استفاده کرده و موقعیتهای پیش آمده را بهتر کنترل کند.
اجازه دهید با پیامدهای منطقی رفتارش مواجه شود
بچههای حساس هم درست مانند بچههای دیگر نیاز دارند که با عواقب منفی روبرو شوند. اینکه فرزند شما گریه میکند یا احساس بدی دارد دلیل نمیشود پیامدهای رفتارش را نبیند. اما باید از عواقب منطقی استفاده کنید تا کوکتان درسهای ارزشمندی از زندگی بگیرد. فقط توجه داشته باشید که پیامدهایی که ارائه میدهید، بر محور دیسیپلین و نظم و منظق باشند نه بر اساس تنبیه.
حرف آخر
اینکه بدانید کودک حساستان را چگونه تربیت کنید واقعا چالش برانگیز است. برخی از والدین ممکن است در تلاش برای کاستن از ناراحتی و احساس بد فرزندشان، از دیسیپلین پرهیز کنند. اما باید بدانید که قانون و دیسیپلین، اهمیتی غیرقابل انکار دارد و برای کمک به بچهها که بتوانند در دنیای بیرون دوام بیاورند، ضروریست. پس به جای اینکه خیالتان را راحت کنید و از اصول و قوانین مربوط به تربیت بچهها صرفنظر کنید، وقت بگذارید و سعی کنید اصول و روشهایتان را هوشمندانهتر و متناسبتر انتخاب و تصحیح کنید.